به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، احسان عابدی طی یادداشتی به اولین داستان بلند وحید حسنی پرداخته است که این متن در ذیل منتشر میشود.
«برنامه نویس» عنوان اولین داستان بلند وحید حُسنی است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. پیش از این، چند کتاب با موضوع زندگینامه داستانی امیرکبیر، شاه اسماعیل صفوی و. از حسنی منتشر شده است که هم کوتاه است و هم تجربههای اولیه نویسندگی او محسوب میشود.
خلاصه داستان
علی تهامی دانشجوی کامپیوتر است و دانش و تبحر خاصی در هَک و ورود به سامانههای الکترونیکی دارد و میخواهد یک کار بزرگ انجام دهد. او با راهنمایی یکی از اساتیدش وارد یک پرو.ژه امنیتی میشود و در این مسیر با حقایق زیادی از اتفاقات پیرامونش مواجه میشود.
هوشمندی در انتخاب سوژه
موضوع و سوژه داستان «برنامه نویس» به روز است و مسالهای است که میتواند برای داستاننویسان ایرانی دستمایه آثار متفاوتی باشد. چند لایه بودن پیرنگ داستان به طرح موضوعات مختلف و به هم پیوسته کمک کرده و علاوه بر «نفوذ» که موضوع اصلی داستان است، مسائلی مانند اتکاء به نخبگان ایرانی، فضای حاکم بر علم و دانش دانشگاهها، فرار ناکام مغزها، امنیت، فتنه و. نیز مطرح شده است. هرچند کیفیت پرداخت هر یک از این موضوعات جای بحث و نقد است.
در این داستان چند نقد اجتماعی خوب نسبت به ذهنیتهای غلط بسیاری از جوانان ایرانی میبینیم. نمونه خوب این نقدها، فریب خوردن از همایشها و فراخوانهای خارجی است که با پوشش نمایش و اشتراکگذاری ایدهها و آثار علمی برگزار میشود و در واقع هدف آنها سرقت علم و دانش نخبگان و شناسایی آنها برای اهداف مستعمرانه خویش است.
نویسنده با ورود به ذهن و افکار دانشجویان دغدغههای دقیقی از جوانان وطن را منعکس میکند که هر کدام میتواند سوژه یک داستان مستقل باشد و این به روز بودن فضای داستان از نکات قابل تامل آن است.
افتادن در دام بلندنویسی
اگرچه از اولین اثر داستانی و بلند یک نویسنده نمیتوان انتظار زیادی داشت، اما توقع میرود که حداقلهای یک داستان بلند را در آن رعایت کند تا در کارهای بعدی با قدرت بیشتری ظاهر شود. بدیهی است که نقد آثار هر نویسندهای میتواند در کارهای بعدی او موثر واقع شود و نقاط ضعف برطرف گردد.
برنامه نویس با تمام تحسینی که در سوژه دارد، اما به لحاظ نگارش، داستانی است که بیش از ظرفیت خود طولانی و کشدار شده است. خوانندهای که رمان و داستانی را میخواند، دوست دارد با قصه جلو برود و طبیعتاً نیت مطالعه یک کتاب علمی را نداشته است و این اتفاقی است که در داستان «برنامه نویس» رخ داده و مخاطب با حجم انبوهی از اطلاعات علمی و مهندسی مواجه است که نمیداند درست است یا زاییده ذهن نویسنده است.
اگر هدف، اثبات نخبهگی و هوش علی تهامی (شخصیت اصلی داستان) بوده که با چند نشانه در اوایل داستان میشد آن را محقق کرد. اما با این پیچ و تابهای اصطلاحات مهندسی و دانشگاهی داستان مرتب از روال خود خارج شده و خواننده را خسته میکند. خط اصلی داستان نیز نیازی به توضیح و تفصیل علمی ندارد و مخاطب به اینکه شخصیت اصلی به تمام نکات فنی آگاه است، به نویسنده اعتماد میکند.
علاوه بر این موضوع، بسیاری از توصیفات و خودگوییهای شخصیت اصلی زاید است و صرفاً داستان را کشدار کرده و از سرعت پیشرفت آن کاسته است. در واقع بیشتر از اینکه قصه را بشنویم، مشغول شنیدن واگویههای «علی» و حدس و گمانهایش درباره دیگران هستیم. این رویکرد و روش به تعلیق و کشش داستان هم ضربه زده و خواننده را درگیر تعلیق چندانی نمیکند. باید دقت کرد که داستاننویسان معاصر امروزه نیازی به کش و قوس دادن قصه خود نمیبینند و اصل حرف خود را در فرم و قالب داستان در طول و اندازه مناسب به مخاطب عرضه میکنند.
شروع دیرهنگام داستان
در مجموع میتوان گفت نویسنده علی ر غم تلاشی که کرده، به فرم داستان وفادار نبوده و قصه خود را ذبح کرده است. نمونه بارزش فصل هشتم داستان است که احتمالاً به نیت امام هشتم نوشته شده است. این فصل هرچقدر هم نثر زیبا و دلنشینی داشته باشد، جایش وسط این داستان نیست و خوشبینانه میتوان گفت تلاشی برای ورود به بحث «نشانهها» بوده که ضعیف از کار در آمده است.
به نظر نگارنده، «برنامه نویس» از فصل دهم به فرم استاندارد داستان وارد میشود و تعلیق از اینجا تازه خود را نشان میدهد. ای کاش زودتر این اتفاق میافتاد تا با یک داستان اجتماعی-ی و ماجرامحور مواجه میشدیم و از آن لذت میبردیم.
با تمام این اوصاف نمیتوان از قلم روان و نثر زیبای وحید حسنی سخن نگفت. بازی او با جملات و روان نویسی و کاربرد زبان داستانی از ویژگیهای داستاننویسی اوست که نوید آثار خوب بعدی را به علاقهمندان به داستان میدهد.
درباره این سایت